per
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
مطالعات اسلام و روانشناسی
2008-1103
2588-4727
2016-10-22
10
19
7
30
10.30471/psy.2016.1081
1081
Research Paper
مدل دلزدگی زناشویی در ارتباط با الگوی ابعادی ارتباط با خدا، کنترل فکر و زبان
A Model of Couple Burnout in Relation with the Multi-Dimensional Pattern of Connection with God and Though and Language Controls
پلین رخشانی
1
فاطمه شهابی زاده
2
حمید علیزاده
3
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی گروه روانشناسی
استادیار گروه روانشناسی، واحد بیرجند، دانشگاه آزاد اسلامی
دانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه علامه طباطبایی
این مطالعه با هدف بررسی مدل دلزدگی زناشویی در ارتباط با الگوی ابعادی ارتباط با خدا، کنترل فکر و زبان انجام شد. 350 نفر از دانشجویان متأهل مشغول به تحصیل در دانشگاههای آزاد و دولتی (93-1392) به روش نمونهگیری چندمرحلهای انتخاب و همبستگیِ بین آنها بررسی شد. ابزار پژوهش شامل دلزدگی زناشویی پاینز (1996)، الگوی سهبعدی رابطه انسان با خدا، مظاهری و پسندیده (1390)، توانایی کنترل فکر آلگرابل و مارتینز (2005) و کنترل زبان محققساخته بود که روایی و پایایی پرسشنامهها با استفاده از تحلیل عاملی و ضریب آلفای کرونباخ بررسی و از آزمونهای مدلیابی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. یکی از یافتهها این بود که الگوی ابعادی ارتباط با خدا، تنها بهطور غیرمستقیم، از راه کاهش هر یک از «کنترل زبان» و «کنترل فکر»، پیشبینیکننده افزایش «دلزدگی زناشویی» است و نیز نشان داد که مسیرِ مثلثِ «ایمانِ خدامحورانه» تنها از راه «افزایش کنترل زبان» و «کنترل فکر» میتواند در جهت پیشبینی کاهش دلزدگی زناشویی مؤثر واقع شود.
این مطالعه با هدف بررسی مدل دلزدگی زناشویی در ارتباط با الگوی ابعادی ارتباط با خدا، کنترل فکر و زبان انجام شد. 350 نفر از دانشجویان متأهل مشغول به تحصیل در دانشگاههای آزاد و دولتی (93-1392) به روش نمونهگیری چندمرحلهای انتخاب و همبستگیِ بین آنها بررسی شد. ابزار پژوهش شامل دلزدگی زناشویی پاینز (1996)، الگوی سهبعدی رابطه انسان با خدا، مظاهری و پسندیده (1390)، توانایی کنترل فکر آلگرابل و مارتینز (2005) و کنترل زبان محققساخته بود که روایی و پایایی پرسشنامهها با استفاده از تحلیل عاملی و ضریب آلفای کرونباخ بررسی و از آزمونهای مدلیابی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. یکی از یافتهها این بود که الگوی ابعادی ارتباط با خدا، تنها بهطور غیرمستقیم، از راه کاهش هر یک از «کنترل زبان» و «کنترل فکر»، پیشبینیکننده افزایش «دلزدگی زناشویی» است و نیز نشان داد که مسیرِ مثلثِ «ایمانِ خدامحورانه» تنها از راه «افزایش کنترل زبان» و «کنترل فکر» میتواند در جهت پیشبینی کاهش دلزدگی زناشویی مؤثر واقع شود.
https://islamicpsy.rihu.ac.ir/article_1081_ba50da6539c035075ffa5aa560d3c9c2.pdf
دلزدگی زناشویی
کنترل فکر
کنترل زبان
الگوی ابعادیِ ارتباط با خدا
couple burnout
thought control
language control
multi-dimensional pattern of connection with God
per
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
مطالعات اسلام و روانشناسی
2008-1103
2588-4727
2016-10-22
10
19
27
56
10.30471/psy.2016.1083
1083
Research Paper
توسعه سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی در پرتو سبک زندگی اسلامی
The Development of Social and Psychological Capitals in the Light of Islamic Life Style
مهدی افخمی اردکانی
1
عبدالله توکلی
2
دانشجو
عضو
سرمایه اجتماعی موضوعی بینرشتهای است که در سالهای اخیر به طور روزافزونی مورد توجه صاحبنظران حوزههای مختلف علوم، بهویژه حوزه مدیریت و جامعهشناسی قرار گرفته است. بدیهی است که تکوین سرمایه اجتماعی مستلزم وجود عواملی چند است که یکی از این عوامل دین و فرهنگ دینی است. پژوهش حاضر رابطه بین سبک زندگی اسلامی، سرمایه روانشناختی و سرمایه اجتماعی را در قالب یک مدل علّی بررسی کرده است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی از شاخه همبستگی و مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری تحقیق دربرگیرنده کارمندان پژوهشگاه صنعت نفت بوده است؛ بدین منظور 166 پرسشنامه توزیع و جمعآوری شد. نتایج نشان داد که: 1. سبک زندگی اسلامی بر روی سرمایه اجتماعی اثر مثبت، مستقیم و معناداری دارد؛ 2. سبک زندگی اسلامی بر روی سرمایه روانشناختی اثر مثبت، مستقیم و معناداری دارد و 3. سرمایه روانشناختی در رابطه بین سبک زندگی و سرمایه اجتماعی نقش میانجی معناداری دارد.
سرمایه اجتماعی موضوعی بینرشتهای است که در سالهای اخیر به طور روزافزونی مورد توجه صاحبنظران حوزههای مختلف علوم، بهویژه حوزه مدیریت و جامعهشناسی قرار گرفته است. بدیهی است که تکوین سرمایه اجتماعی مستلزم وجود عواملی چند است که یکی از این عوامل دین و فرهنگ دینی است. پژوهش حاضر رابطه بین سبک زندگی اسلامی، سرمایه روانشناختی و سرمایه اجتماعی را در قالب یک مدل علّی بررسی کرده است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی از شاخه همبستگی و مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری تحقیق دربرگیرنده کارمندان پژوهشگاه صنعت نفت بوده است؛ بدین منظور 166 پرسشنامه توزیع و جمعآوری شد. نتایج نشان داد که: 1. سبک زندگی اسلامی بر روی سرمایه اجتماعی اثر مثبت، مستقیم و معناداری دارد؛ 2. سبک زندگی اسلامی بر روی سرمایه روانشناختی اثر مثبت، مستقیم و معناداری دارد و 3. سرمایه روانشناختی در رابطه بین سبک زندگی و سرمایه اجتماعی نقش میانجی معناداری دارد.
https://islamicpsy.rihu.ac.ir/article_1083_eaa1df0b958f043ed1175e6abc65a5c7.pdf
سرمایه اجتماعی
سرمایه روانشناختی
سبک زندگی اسلامی
پژوهشگاه صنعت نفت
social capital
psychological capital
Islamic life style
Research Institute of Petroleum Industry
per
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
مطالعات اسلام و روانشناسی
2008-1103
2588-4727
2016-10-22
10
19
57
82
10.30471/psy.2016.1082
1082
Research Paper
اثربخشی آموزش گروهی الگوی مراقبه اسلامی بر سبک زندگی و اضطراب فراگیر زنان متأهل مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر
The Effectiveness of the Group Education of Islamic Meditation Pattern on Life Style and the Married Women's Generalized Anxiety
هاجر احمدی دستجردی
1
محمدباقر کجباف
m.kajbaf2006@gmail.com
2
حمید کاظمی
kazemi_psyc@yahoo.com
3
دانشجو
دانشیار
دانشجو
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی الگوی مراقبه اسلامی بر سبک زندگی و اضطراب فراگیر زنان متأهل، به صورت نیمهتجربی در سال 1393 در منطقه بنرود اصفهان انجام شد. نمونهگیری در سه مرحله، در دسترس، هدفمند و تصادفی از بین جامعه آماری زنان متأهل مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر ساکن در منطقه بنرود انجام شد. درنهایت 24 نفر به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار مورد استفاده معیارهای تشخیصی اختلال اضطراب فراگیر براساس DSM-IV ، مقیاس کوتاه شدۀ GAD-7 و پرسشنامه سبک زندگی (LSQ) بود که این دو پرسشنامه در سه مرحله ارزیابی پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری 45 روزه توسط گروه آزمایش و کنترل تکمیل شد. دادههای آماری به روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد مداخلات آموزش گروهی الگوی مراقبه اسلامی منجر به ارتقای سبک زندگی و کاهش اضطراب فراگیر زنان متأهل مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر شد (p=0/001).
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی الگوی مراقبه اسلامی بر سبک زندگی و اضطراب فراگیر زنان متأهل، به صورت نیمهتجربی در سال 1393 در منطقه بنرود اصفهان انجام شد. نمونهگیری در سه مرحله، در دسترس، هدفمند و تصادفی از بین جامعه آماری زنان متأهل مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر ساکن در منطقه بنرود انجام شد. درنهایت 24 نفر به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار مورد استفاده معیارهای تشخیصی اختلال اضطراب فراگیر براساس DSM-IV ، مقیاس کوتاه شدۀ GAD-7 و پرسشنامه سبک زندگی (LSQ) بود که این دو پرسشنامه در سه مرحله ارزیابی پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری 45 روزه توسط گروه آزمایش و کنترل تکمیل شد. دادههای آماری به روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد مداخلات آموزش گروهی الگوی مراقبه اسلامی منجر به ارتقای سبک زندگی و کاهش اضطراب فراگیر زنان متأهل مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر شد (p=0/001).
https://islamicpsy.rihu.ac.ir/article_1082_a11d6e6d1f1a95e09e829764926b961e.pdf
الگوی مراقبه اسلامی
سبک زندگی
اختلال اضطراب فراگیر
Islamic meditation pattern
life style
generalized anxiety disorder
per
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
مطالعات اسلام و روانشناسی
2008-1103
2588-4727
2016-10-22
10
19
83
97
10.30471/psy.2016.1084
1084
Research Paper
رابطه تحول منزلت های هویت بین شخصی و هویت دینی در دانشجویان
The Relationship between the Status Change of Interpersonal Identity and Religious Identity in Students
عباس رحیمینژاد
arahimi@ut.ac.ir
1
سمیه علی مددی
2
عضو
دانشجو
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه هویت بین شخصی و هویت دینی دانشجویان بود. جهت دستیابی به این هدف، 343 (191 دختر و 151 پسر) دانشجوی مقطع کارشناسی به روش تصادفی چندمرحلهای خوشهای از گروههای تحصیلی علوم انسانی و فنیـ مهندسی دانشگاه تهران انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از ترجمه فارسی پرسشنامه گسترشیافته سنجش عینی هویت من(EOM-EIS-2) بنیون و آدامز (1986) و پرسشنامه هویت دینی (رحیمینژاد و احمدی، 1374). یافتههای پژوهش عبارتند از: الف) همبستگی منفی بین سردرگمی و پذیرش هویت دینی؛ ب( همبستگی مثبت بین دنبالهروی و پذیرش هویت دینی؛ ج) عدم رابطه بین بحرانزدگی و پذیرش و یا نفی هویت دینی؛ د( عدم رابطه معنادار بین هویتیافتگی دینی و پذیرش هویت دین؛ ﻫ) جهت همبستگی رابطه متغیرها و معناداریِ آنها، در هر دو جنس یکسان بود.
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه هویت بین شخصی و هویت دینی دانشجویان بود. جهت دستیابی به این هدف، 343 (191 دختر و 151 پسر) دانشجوی مقطع کارشناسی به روش تصادفی چندمرحلهای خوشهای از گروههای تحصیلی علوم انسانی و فنیـ مهندسی دانشگاه تهران انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از ترجمه فارسی پرسشنامه گسترشیافته سنجش عینی هویت من(EOM-EIS-2) بنیون و آدامز (1986) و پرسشنامه هویت دینی (رحیمینژاد و احمدی، 1374). یافتههای پژوهش عبارتند از: الف) همبستگی منفی بین سردرگمی و پذیرش هویت دینی؛ ب( همبستگی مثبت بین دنبالهروی و پذیرش هویت دینی؛ ج) عدم رابطه بین بحرانزدگی و پذیرش و یا نفی هویت دینی؛ د( عدم رابطه معنادار بین هویتیافتگی دینی و پذیرش هویت دین؛ ﻫ) جهت همبستگی رابطه متغیرها و معناداریِ آنها، در هر دو جنس یکسان بود.
https://islamicpsy.rihu.ac.ir/article_1084_82127c92e47aead9270178769ee33678.pdf
هویت بینشخصی
هویت دینی
بحرانزدگی
سردرگمی و هویتیافتگی
دانشجویان
interpersonal identity
religious identity
being crisis-hit
bewilderment
having identity
students
per
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
مطالعات اسلام و روانشناسی
2008-1103
2588-4727
2016-10-22
10
19
99
117
10.30471/psy.2016.1085
1085
Research Paper
هنجاریابی مجدد پرسشنامه سنجش کارآمدی خانواده با استفاده از نظریه سؤال-پاسخ
Renormalizing the Questionnaire of Family Efficiency Measurement Using Item Response Theory
جعفر هوشیاری
j.houshyari@yahoo.com
1
حسن تقیان
taghian@gmail.com
2
محمدمهدی صفورایی پاریزی
safurayi@gmail.com
3
دانشجوی دکتری قرآن و روانشناسی و عضو گروه علوم تربیتی موسسه آموزش عالی بنتالهدی
دانشجوی دکتری دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران و عضو هیئت علمی جامعهالمصطفی العالمیه
دانشیار روانشناسی تربیتی و عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه
پژوهش حاضر با هدف هنجاریابی مجدد پرسشنامه کارآمدی خانواده (S.FEQI) انجام شد. جامعه آماری پژوهش دانشجویان متأهل کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاهها و طلاب متأهل سطح دو و سه حوزههای علمیه شهر قم بود که تعداد 391نفر از آنان به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شد. دادهها با استفاده از نظریه کلاسیک اندازهگیری و نظریه پرسشـ پاسخ و توسط نرمافزارهای SPSS، MULTILOG و R تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر نشان داد که قدرت تمییز و میزان آگاهی 19 پرسش به اندازه کافی نیست، گزینههایی که نشاندهنده کارآیی «بسیار کم» و «کم» هستند، نمیتوانند پاسخگویان را از هم تفکیک کنند، از اینرو میتوان این دو گزینه را با هم ترکیب و پرسشنامه را اصلاح کرد. درنهایت پرسشنامه کارآیی خانواده با شصت پرسش میتواند سه مؤلفه بینشی، حقوقی و اخلاقی را به ترتیب با 20، 14 و 26 پرسش اندازهگیری کند.
پژوهش حاضر با هدف هنجاریابی مجدد پرسشنامه کارآمدی خانواده (S.FEQI) انجام شد. جامعه آماری پژوهش دانشجویان متأهل کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاهها و طلاب متأهل سطح دو و سه حوزههای علمیه شهر قم بود که تعداد 391نفر از آنان به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شد. دادهها با استفاده از نظریه کلاسیک اندازهگیری و نظریه پرسشـ پاسخ و توسط نرمافزارهای SPSS، MULTILOG و R تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر نشان داد که قدرت تمییز و میزان آگاهی 19 پرسش به اندازه کافی نیست، گزینههایی که نشاندهنده کارآیی «بسیار کم» و «کم» هستند، نمیتوانند پاسخگویان را از هم تفکیک کنند، از اینرو میتوان این دو گزینه را با هم ترکیب و پرسشنامه را اصلاح کرد. درنهایت پرسشنامه کارآیی خانواده با شصت پرسش میتواند سه مؤلفه بینشی، حقوقی و اخلاقی را به ترتیب با 20، 14 و 26 پرسش اندازهگیری کند.
https://islamicpsy.rihu.ac.ir/article_1085_15024643aad5beed2762e395ba89903a.pdf
خانواده
کارآمدی
هنجاریابی
دانشجویان
طلاب
Family
Efficiency
renormalizing
students
hawzah students
per
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
مطالعات اسلام و روانشناسی
2008-1103
2588-4727
2016-08-22
10
19
119
134
10.30471/psy.2016.1265
1265
Research Paper
بررسی ارتباط «خودپنداره» با «خداپنداره» در درمان مذهبی (معنوی) اختلالات روانی
An Investigation into the Relationship between Self-Concept and God-Image in the Religious-Spiritual Treatment of Psychiatric Disorders
حسن انصاری
hansari@rihu.ac.ir
1
مسعود جانبزرگی
psychjan@gmail.com
2
دانشجوی دکتری روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
دانشیار گروه روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط «خودپنداره» با «خداپنداره» در درمان مذهبی (معنوی) اختلالات روانی است. روش کار بررسی ارتباط مفاهیم مربوط به خودپنداره و خداپنداره در منابع اسلامی و تحقیقات تجربی بوده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد در درمان مذهبی (معنوی)، حضور و غنیشدن شناختها و باورهای مذهبی مربوط به تصور از خدا، در همه افراد منجر به اصلاح خداپنداره و سلامت روانی نمیشود. برخی آیات قران مجید به ساختارهای مقاوم، غیرقابل نفوذ، انعطاف ناپذیر و پایدار در مقابل حضور و نفوذ شناختها و باورهای دینی اشاره دارند. روایات متعددی رشد معنوی و خداپنداره صحیح را تابع اصلاح خودپنداره میدانند. تحقیقات تجربی و مشاهدات بالینی مؤلفان نیز ارتباط این دو را نشان میدهند. بنابراین، در درمان مذهبی (معنوی) به ویژه در اختلالات روانی مزمن و اختلالات شخصیت که در آنها خودپنداره معیوب (فرضهای بنیادین و روانبنههای ناسازگار) وجود دارد، اصلاح و تعدیل خودپنداره، مقدمه و زمینه مهمی برای اصلاح خداپنداره و سلامت روانی افراد است.
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط «خودپنداره» با «خداپنداره» در درمان مذهبی (معنوی) اختلالات روانی است. روش کار بررسی ارتباط مفاهیم مربوط به خودپنداره و خداپنداره در منابع اسلامی و تحقیقات تجربی بوده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد در درمان مذهبی (معنوی)، حضور و غنیشدن شناختها و باورهای مذهبی مربوط به تصور از خدا، در همه افراد منجر به اصلاح خداپنداره و سلامت روانی نمیشود. برخی آیات قران مجید به ساختارهای مقاوم، غیرقابل نفوذ، انعطاف ناپذیر و پایدار در مقابل حضور و نفوذ شناختها و باورهای دینی اشاره دارند. روایات متعددی رشد معنوی و خداپنداره صحیح را تابع اصلاح خودپنداره میدانند. تحقیقات تجربی و مشاهدات بالینی مؤلفان نیز ارتباط این دو را نشان میدهند. بنابراین، در درمان مذهبی (معنوی) به ویژه در اختلالات روانی مزمن و اختلالات شخصیت که در آنها خودپنداره معیوب (فرضهای بنیادین و روانبنههای ناسازگار) وجود دارد، اصلاح و تعدیل خودپنداره، مقدمه و زمینه مهمی برای اصلاح خداپنداره و سلامت روانی افراد است.
https://islamicpsy.rihu.ac.ir/article_1265_aceb714115403919571dfac4b0c54983.pdf
درمان مذهبی )معنوی)
خودپنداره
خداپنداره
اختلالات روانی مزمن
اختلالات شخصیت
religious-spiritual treatment
self-concept
God-image
chronic psychiatric disorders
personality disorders
per
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
مطالعات اسلام و روانشناسی
2008-1103
2588-4727
2016-10-22
10
19
135
155
10.30471/psy.2016.1266
1266
Research Paper
ماهیت روانشناسی اسلامی، پیشینی یا پسینی؟
The Nature of Islamic Psychology, a Priori or a Posteriori?
محمدحسن ابراهیمی دهشیری
1
مریم صالح زاده
m.salehzadeh@yazd.ac.ir
2
دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه فردوسی مشهد
استادیارگروه روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه یزد
بحث درباره روانشناسی اسلامی، چالش بر سر ماهیت و مفهومی مناقشهبرانگیز مرتبط با معانی متفاوتی است که از این مفهوم ارائه شده است. این مقاله از پیشینی و پسینیی بودن روانشناسی اسلامی سخن میگوید. پرسش اساسی این است که روانشناسی اسلامی ماهیتی بالفعل و تحقق یافته دارد یا مفهومی بالقوه و امکانی است که می توان آن را محقق ساخت؟ در پاسخ، کوشش شد که استدلال شود روانشناسی اسلامی ماهیتی پسینی دارد. در این باره سه فرض اساسی با محور قراردادن نظریه رایشنباخ (تفکیک گردآوری از داوری) وجود دارد: نخست آنکه روانشناسی اسلامی نوعی علم دینی است، بنابراین مفهومی است امکانی؛ دوم اینکه نقصان فلسفی معادل با بطلان تجربی نیست؛ از اینرو، تحقق روانشناسی اسلامی به معنای نفی نظریههای روانشناسی معاصر نخواهد بود و سوم، اهمیت پیشفرضهای نظریههای علمی است که پیامدش توجه به زیربنای نظریههای موجود روانشناسی و کوشش برای تدوین نظریههای نو براساس پیشفرضهای اسلامی خواهد بود.
بحث درباره روانشناسی اسلامی، چالش بر سر ماهیت و مفهومی مناقشهبرانگیز مرتبط با معانی متفاوتی است که از این مفهوم ارائه شده است. این مقاله از پیشینی و پسینیی بودن روانشناسی اسلامی سخن میگوید. پرسش اساسی این است که روانشناسی اسلامی ماهیتی بالفعل و تحقق یافته دارد یا مفهومی بالقوه و امکانی است که می توان آن را محقق ساخت؟ در پاسخ، کوشش شد که استدلال شود روانشناسی اسلامی ماهیتی پسینی دارد. در این باره سه فرض اساسی با محور قراردادن نظریه رایشنباخ (تفکیک گردآوری از داوری) وجود دارد: نخست آنکه روانشناسی اسلامی نوعی علم دینی است، بنابراین مفهومی است امکانی؛ دوم اینکه نقصان فلسفی معادل با بطلان تجربی نیست؛ از اینرو، تحقق روانشناسی اسلامی به معنای نفی نظریههای روانشناسی معاصر نخواهد بود و سوم، اهمیت پیشفرضهای نظریههای علمی است که پیامدش توجه به زیربنای نظریههای موجود روانشناسی و کوشش برای تدوین نظریههای نو براساس پیشفرضهای اسلامی خواهد بود.
https://islamicpsy.rihu.ac.ir/article_1266_41eb57d1a3ed48c90dcb81b4fcf2bdce.pdf
ماهیت پیشینی
ماهیت پسینی
پیش فرض های اسلامی
نظریه رایشنباخ
علم دینی
: a priori nature
a posteriori nature
Islamic assumptions
Reichenbach's theory
religious science