پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
مطالعات اسلام و روانشناسی
2008-1103
2588-4727
10
19
2016
10
22
مدل دلزدگی زناشویی در ارتباط با الگوی ابعادی ارتباط با خدا، کنترل فکر و زبان
7
30
FA
پلین
رخشانی
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی گروه روانشناسی
فاطمه
شهابی زاده
استادیار گروه روانشناسی، واحد بیرجند، دانشگاه آزاد اسلامی
حمید
علیزاده
دانشیار گروه روانشناسی، دانشگاه علامه طباطبایی
10.30471/psy.2016.1081
این مطالعه با هدف بررسی مدل دلزدگی زناشویی در ارتباط با الگوی ابعادی ارتباط با خدا، کنترل فکر و زبان انجام شد. 350 نفر از دانشجویان متأهل مشغول به تحصیل در دانشگاههای آزاد و دولتی (93-1392) به روش نمونهگیری چندمرحلهای انتخاب و همبستگیِ بین آنها بررسی شد. ابزار پژوهش شامل دلزدگی زناشویی پاینز (1996)، الگوی سهبعدی رابطه انسان با خدا، مظاهری و پسندیده (1390)، توانایی کنترل فکر آلگرابل و مارتینز (2005) و کنترل زبان محققساخته بود که روایی و پایایی پرسشنامهها با استفاده از تحلیل عاملی و ضریب آلفای کرونباخ بررسی و از آزمونهای مدلیابی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. یکی از یافتهها این بود که الگوی ابعادی ارتباط با خدا، تنها بهطور غیرمستقیم، از راه کاهش هر یک از «کنترل زبان» و «کنترل فکر»، پیشبینیکننده افزایش «دلزدگی زناشویی» است و نیز نشان داد که مسیرِ مثلثِ «ایمانِ خدامحورانه» تنها از راه «افزایش کنترل زبان» و «کنترل فکر» میتواند در جهت پیشبینی کاهش دلزدگی زناشویی مؤثر واقع شود.
دلزدگی زناشویی,کنترل فکر,کنترل زبان,الگوی ابعادیِ ارتباط با خدا
https://islamicpsy.rihu.ac.ir/article_1081.html
https://islamicpsy.rihu.ac.ir/article_1081_ba50da6539c035075ffa5aa560d3c9c2.pdf
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
مطالعات اسلام و روانشناسی
2008-1103
2588-4727
10
19
2016
10
22
توسعه سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی در پرتو سبک زندگی اسلامی
27
56
FA
مهدی
افخمی اردکانی
دانشجو
عبدالله
توکلی
عضو
10.30471/psy.2016.1083
سرمایه اجتماعی موضوعی بینرشتهای است که در سالهای اخیر به طور روزافزونی مورد توجه صاحبنظران حوزههای مختلف علوم، بهویژه حوزه مدیریت و جامعهشناسی قرار گرفته است. بدیهی است که تکوین سرمایه اجتماعی مستلزم وجود عواملی چند است که یکی از این عوامل دین و فرهنگ دینی است. پژوهش حاضر رابطه بین سبک زندگی اسلامی، سرمایه روانشناختی و سرمایه اجتماعی را در قالب یک مدل علّی بررسی کرده است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی از شاخه همبستگی و مبتنی بر مدلسازی معادلات ساختاری است. جامعه آماری تحقیق دربرگیرنده کارمندان پژوهشگاه صنعت نفت بوده است؛ بدین منظور 166 پرسشنامه توزیع و جمعآوری شد. نتایج نشان داد که: 1. سبک زندگی اسلامی بر روی سرمایه اجتماعی اثر مثبت، مستقیم و معناداری دارد؛ 2. سبک زندگی اسلامی بر روی سرمایه روانشناختی اثر مثبت، مستقیم و معناداری دارد و 3. سرمایه روانشناختی در رابطه بین سبک زندگی و سرمایه اجتماعی نقش میانجی معناداری دارد.
سرمایه اجتماعی,سرمایه روانشناختی,سبک زندگی اسلامی,پژوهشگاه صنعت نفت
https://islamicpsy.rihu.ac.ir/article_1083.html
https://islamicpsy.rihu.ac.ir/article_1083_eaa1df0b958f043ed1175e6abc65a5c7.pdf
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
مطالعات اسلام و روانشناسی
2008-1103
2588-4727
10
19
2016
10
22
اثربخشی آموزش گروهی الگوی مراقبه اسلامی بر سبک زندگی و اضطراب فراگیر زنان متأهل مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر
57
82
FA
هاجر
احمدی دستجردی
دانشجو
محمدباقر
کجباف
1111-1111-1111-1111
دانشیار
m.kajbaf2006@gmail.com
حمید
کاظمی
دانشجو
kazemi_psyc@yahoo.com
10.30471/psy.2016.1082
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی الگوی مراقبه اسلامی بر سبک زندگی و اضطراب فراگیر زنان متأهل، به صورت نیمهتجربی در سال 1393 در منطقه بنرود اصفهان انجام شد. نمونهگیری در سه مرحله، در دسترس، هدفمند و تصادفی از بین جامعه آماری زنان متأهل مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر ساکن در منطقه بنرود انجام شد. درنهایت 24 نفر به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار مورد استفاده معیارهای تشخیصی اختلال اضطراب فراگیر براساس DSM-IV ، مقیاس کوتاه شدۀ GAD-7 و پرسشنامه سبک زندگی (LSQ) بود که این دو پرسشنامه در سه مرحله ارزیابی پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری 45 روزه توسط گروه آزمایش و کنترل تکمیل شد. دادههای آماری به روش تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان داد مداخلات آموزش گروهی الگوی مراقبه اسلامی منجر به ارتقای سبک زندگی و کاهش اضطراب فراگیر زنان متأهل مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر شد (p=0/001).
الگوی مراقبه اسلامی,سبک زندگی,اختلال اضطراب فراگیر
https://islamicpsy.rihu.ac.ir/article_1082.html
https://islamicpsy.rihu.ac.ir/article_1082_a11d6e6d1f1a95e09e829764926b961e.pdf
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
مطالعات اسلام و روانشناسی
2008-1103
2588-4727
10
19
2016
10
22
رابطه تحول منزلت های هویت بین شخصی و هویت دینی در دانشجویان
83
97
FA
عباس
رحیمینژاد
عضو
arahimi@ut.ac.ir
سمیه
علی مددی
دانشجو
10.30471/psy.2016.1084
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه هویت بین شخصی و هویت دینی دانشجویان بود. جهت دستیابی به این هدف، 343 (191 دختر و 151 پسر) دانشجوی مقطع کارشناسی به روش تصادفی چندمرحلهای خوشهای از گروههای تحصیلی علوم انسانی و فنیـ مهندسی دانشگاه تهران انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از ترجمه فارسی پرسشنامه گسترشیافته سنجش عینی هویت من(EOM-EIS-2) بنیون و آدامز (1986) و پرسشنامه هویت دینی (رحیمینژاد و احمدی، 1374). یافتههای پژوهش عبارتند از: الف) همبستگی منفی بین سردرگمی و پذیرش هویت دینی؛ ب( همبستگی مثبت بین دنبالهروی و پذیرش هویت دینی؛ ج) عدم رابطه بین بحرانزدگی و پذیرش و یا نفی هویت دینی؛ د( عدم رابطه معنادار بین هویتیافتگی دینی و پذیرش هویت دین؛ ﻫ) جهت همبستگی رابطه متغیرها و معناداریِ آنها، در هر دو جنس یکسان بود.
هویت بینشخصی,هویت دینی,بحرانزدگی,سردرگمی و هویتیافتگی,دانشجویان
https://islamicpsy.rihu.ac.ir/article_1084.html
https://islamicpsy.rihu.ac.ir/article_1084_82127c92e47aead9270178769ee33678.pdf
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
مطالعات اسلام و روانشناسی
2008-1103
2588-4727
10
19
2016
10
22
هنجاریابی مجدد پرسشنامه سنجش کارآمدی خانواده با استفاده از نظریه سؤال-پاسخ
99
117
FA
جعفر
هوشیاری
0000-0002-3397-515X
دانشجوی دکتری قرآن و روانشناسی و عضو گروه علوم تربیتی موسسه آموزش عالی بنتالهدی
j.houshyari@yahoo.com
حسن
تقیان
دانشجوی دکتری دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران و عضو هیئت علمی جامعهالمصطفی العالمیه
taghian@gmail.com
محمدمهدی
صفورایی پاریزی
000-0002-0522-2310
دانشیار روانشناسی تربیتی و عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه
safurayi@gmail.com
10.30471/psy.2016.1085
پژوهش حاضر با هدف هنجاریابی مجدد پرسشنامه کارآمدی خانواده (S.FEQI) انجام شد. جامعه آماری پژوهش دانشجویان متأهل کارشناسی و کارشناسی ارشد دانشگاهها و طلاب متأهل سطح دو و سه حوزههای علمیه شهر قم بود که تعداد 391نفر از آنان به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شد. دادهها با استفاده از نظریه کلاسیک اندازهگیری و نظریه پرسشـ پاسخ و توسط نرمافزارهای SPSS، MULTILOG و R تجزیه و تحلیل شد. نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر نشان داد که قدرت تمییز و میزان آگاهی 19 پرسش به اندازه کافی نیست، گزینههایی که نشاندهنده کارآیی «بسیار کم» و «کم» هستند، نمیتوانند پاسخگویان را از هم تفکیک کنند، از اینرو میتوان این دو گزینه را با هم ترکیب و پرسشنامه را اصلاح کرد. درنهایت پرسشنامه کارآیی خانواده با شصت پرسش میتواند سه مؤلفه بینشی، حقوقی و اخلاقی را به ترتیب با 20، 14 و 26 پرسش اندازهگیری کند.
خانواده,کارآمدی,هنجاریابی,دانشجویان,طلاب
https://islamicpsy.rihu.ac.ir/article_1085.html
https://islamicpsy.rihu.ac.ir/article_1085_15024643aad5beed2762e395ba89903a.pdf
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
مطالعات اسلام و روانشناسی
2008-1103
2588-4727
10
19
2016
08
22
بررسی ارتباط «خودپنداره» با «خداپنداره» در درمان مذهبی (معنوی) اختلالات روانی
119
134
FA
حسن
انصاری
دانشجوی دکتری روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
hansari@rihu.ac.ir
مسعود
جانبزرگی
0000000229843488
دانشیار گروه روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
psychjan@gmail.com
10.30471/psy.2016.1265
هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط «خودپنداره» با «خداپنداره» در درمان مذهبی (معنوی) اختلالات روانی است. روش کار بررسی ارتباط مفاهیم مربوط به خودپنداره و خداپنداره در منابع اسلامی و تحقیقات تجربی بوده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد در درمان مذهبی (معنوی)، حضور و غنیشدن شناختها و باورهای مذهبی مربوط به تصور از خدا، در همه افراد منجر به اصلاح خداپنداره و سلامت روانی نمیشود. برخی آیات قران مجید به ساختارهای مقاوم، غیرقابل نفوذ، انعطاف ناپذیر و پایدار در مقابل حضور و نفوذ شناختها و باورهای دینی اشاره دارند. روایات متعددی رشد معنوی و خداپنداره صحیح را تابع اصلاح خودپنداره میدانند. تحقیقات تجربی و مشاهدات بالینی مؤلفان نیز ارتباط این دو را نشان میدهند. بنابراین، در درمان مذهبی (معنوی) به ویژه در اختلالات روانی مزمن و اختلالات شخصیت که در آنها خودپنداره معیوب (فرضهای بنیادین و روانبنههای ناسازگار) وجود دارد، اصلاح و تعدیل خودپنداره، مقدمه و زمینه مهمی برای اصلاح خداپنداره و سلامت روانی افراد است.
درمان مذهبی )معنوی),خودپنداره,خداپنداره,اختلالات روانی مزمن,اختلالات شخصیت
https://islamicpsy.rihu.ac.ir/article_1265.html
https://islamicpsy.rihu.ac.ir/article_1265_aceb714115403919571dfac4b0c54983.pdf
پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
مطالعات اسلام و روانشناسی
2008-1103
2588-4727
10
19
2016
10
22
ماهیت روانشناسی اسلامی، پیشینی یا پسینی؟
135
155
FA
محمدحسن
ابراهیمی دهشیری
دانشجوی دکتری فلسفه تعلیم و تربیت دانشگاه فردوسی مشهد
مریم
صالح زاده
استادیارگروه روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه یزد
m.salehzadeh@yazd.ac.ir
10.30471/psy.2016.1266
بحث درباره روانشناسی اسلامی، چالش بر سر ماهیت و مفهومی مناقشهبرانگیز مرتبط با معانی متفاوتی است که از این مفهوم ارائه شده است. این مقاله از پیشینی و پسینیی بودن روانشناسی اسلامی سخن میگوید. پرسش اساسی این است که روانشناسی اسلامی ماهیتی بالفعل و تحقق یافته دارد یا مفهومی بالقوه و امکانی است که می توان آن را محقق ساخت؟ در پاسخ، کوشش شد که استدلال شود روانشناسی اسلامی ماهیتی پسینی دارد. در این باره سه فرض اساسی با محور قراردادن نظریه رایشنباخ (تفکیک گردآوری از داوری) وجود دارد: نخست آنکه روانشناسی اسلامی نوعی علم دینی است، بنابراین مفهومی است امکانی؛ دوم اینکه نقصان فلسفی معادل با بطلان تجربی نیست؛ از اینرو، تحقق روانشناسی اسلامی به معنای نفی نظریههای روانشناسی معاصر نخواهد بود و سوم، اهمیت پیشفرضهای نظریههای علمی است که پیامدش توجه به زیربنای نظریههای موجود روانشناسی و کوشش برای تدوین نظریههای نو براساس پیشفرضهای اسلامی خواهد بود.
ماهیت پیشینی,ماهیت پسینی,پیش فرض های اسلامی,نظریه رایشنباخ,علم دینی
https://islamicpsy.rihu.ac.ir/article_1266.html
https://islamicpsy.rihu.ac.ir/article_1266_41eb57d1a3ed48c90dcb81b4fcf2bdce.pdf